ترجمه زبان تاتی
پراکنش تاتزبانان
|
---|
تاتی یکی از کهنترین زبانهای ایرانی است که از دیدگاه زبانشناسی، ارزش ویژهای دارد. بیشترین آمار جمعیتی تاتهای ایران متعلق به شهر کهن اشتهارد و دو شهرستان کهن تاکستان و بوئینزهرا در قزوین میباشد. تاکنون هیچ آمار رسمی در مورد تاتهای این مناطق ارائه نشدهاست. تاتهای این منطقه که به تاتهای جنوب شهرت یافتهاند، در شهرها و روستاهای زیر زندگی میکنند:
- اشتهارد و روستاها و دهستانهای اطراف (پسوند اوا در زبان تاتی همان آباد است): شامل مرادتپه، صحت آباد، جعفرآباد، قزل حصار، رحمانیه، مهدیآباد، فرد آباد، مختارآباد، عبدالله آباد، کوشک اوا، مروت اوا، پلنگ اوا، اوپشته، گنگ، جارو، نکوجار، قرقرک و بوجعفر.
- در دامنهٔ جنوبی رشته کوه البرز از رودبار الموت، رودبار شهرستان، شهرستان طالقان، شهرستان رودبار زیتون، رودبار قصران، بومیهای شمال تهران شامل بومیهای قدیمی تجریش و شمیران و لواسان کوچک و بزرگ و روستاهای آن تا اکثر روستاهای شهرستان دماوند مانند کیلان تات زبان هستند.(بعضی روستاهای شهرستان دماوند مهاجر نشین و کرد یا ترک زبانند (مانند روستای حصار) یا سربندان که کردزبانند.[۲](کیلان - کلون)
- در شهرستان تاکستان، شهر تاکستان و در بخش اسفرورین، شهر اسفرورین و روستای قرقسین، تات زباناند.
- در شهرستان بوئین زهرا، شهرهای شال, دانسفهان و روستاهای خیارج, خوزنین, خروزان, ابراهیمآباد و سگزآباد و … [۴][۵]تات زبان اند.
زبان تاتی زبان ویژه منطقه تاکستان قزوین، بوئین زهرا و آبادیهای پراکنده در آذربایجان شرقی و اردبیل، از زبانهای در معرض خطر به شمار میآید.[۶]
- در اطراف قزوین نیز روستاهایی نظیر اردبیلک، رزجرد، الولک، حصار خروان و... تات زبان اند.
- تاتهای خلخال(کلور)، جیرنده، طارم، عنبران، میناباد، میرزانق، کلش، سروآباد، پیلهزیر، پیلهرود، جید، لرد، شاهرود، تولش، عنبران علیا، لنکران، ماسالی جمهوری آذربایجان و کجل.
به طور کلی زنجیره مناطق تاتنشین از شهر تاکستان شروع شده و به سمت جنوب و جنوب شرقی ادامه مییابد و در نهایت در شهرستان بوئین زهرا به روستای تاریخی سگزآباد پایان مییابد.
- در استان مرکزی (منطقه وفس) نیز روستاهای وفس، چهرقان، گورچان و فرک به زبان تاتی صحبت مینمایند. این روستاها به فاصله ۱۰۰ تا ۱۲۰ کیلومتری شهر اراک و در شمالیترین نقطه استان مرکزی واقع شدهاند. مناطق کوهستانی و خوش آب و هوا و شغل مردم روستاها کشاورزی، باغداری و دامداری است که به دلیل مواجه شدن با کمبود آب و عدم توجه مسئولین به نیاز مردم و نیروهای انسانی جوان، به شدت روستاها خالی از سکنه میشوند و در شهرهای مانند تهران، قم، اراک، کرج و... سکونت مینمایند. همچنین در لهجه اراکی قدیم واژههای تاتی مثل چنه (چرا) برار (برادر) خوسبیدن (خوابیدن) ملوچ (گنجشک) گل (آویزان) بوویه (پدر) و ... بسیار دیده میشود.
- روستای ابیانه
مهمترین و دستنخوردهترین گویش تاتی، گویش اشتهاردی است که در استان تهران قرار دارد طبق کتاب تات نشینهای بلوک زهرا نوشته جلال آل احمد این گویش شاید خالصترین گویش زبان تاتی باشد چون منطقه اشتهارد که در سر راه کرج به بویین زهرا در ۸۰ کیلومتری کرج و ۲۵ کیلومتری بویین زهرا قرار دارد به علت خشکی و کمی آب از دستبرد کوچنشینهای ترک در امان بوده و مردم آن همچنان زبان قدیم خود را حفظ کردهاند. گویش اشتهاردی حتی بهعنوان یکی از گویشهای زبان تاتی معرفی شدهاست که دارای شخصیتی منحصربهفرد است[۷] . اگر جستاری صحیح انجام دهیم میبینیم که منطقه تات نشینها به شکل ماه بوده و از اشتهارد شروع شده و به شمال ایران ختم شده ودر آنجا مردم چون از ان سر در نمیاوردند ان را پشت کوهی دانسته[نیازمند منبع]. البته به علت اینکه مردم با این زبان آشنا نبوده و شاید آن را تمسخر نیز کرده به همین دلیل که این زبان در حال نابودی میباشد زبانی که آن را به مادهای ایران نسبت داده ولی به قدری کلمات خارجی در آن وارده شده که حالا کمکم دارد به گویش و لهجه تبدیل میشود. لازم به توضیح است که هر یک از شهرهای تات نشین گویش مخصوص خود را دارند[نیازمند منبع].
- طارم علیا
در حدود ۴ روستا به نامهای سیاهرود، گندمآباد، قوهیجان و نوکیان نیز به زبان تاتی صحبت میشود که این روستاها در طارم علیا-بعد از درام واقع شدهاند. زبان تاتی در این روستاها خیلی کم دستخوش تغییرات گردیده و میشود گفت که از زبانهای تاتی دیگر مناطق کشور غلیظ تر است.[نیازمند منبع]
در جنوب بجنورد در جلگه شوقان و در شهرستان جاجرم، شهر سنخواست و روستاهای قدیمی مثل طبر، کرف، خراشا و اندقان تاتی حرف میزنند. در این مناطق، لهجه تاتی، زبان اصلی مردم است و در برخی روستاها، تاتها همراه با سایر اقوام و به ویژه با کردها زندگی میکنند. تاتهای ساکن بجنورد شامل طوایف گیفانی، گلیانی، گرمهای، جاجرمی، رازی، سنخواستی، خراشاهی، جربتی، کرفی، طبری، فیروزهای، آساکی (پارتی)، اردغانی، بیدوازی، روئینی، مشهد طراقی و برخی طوایف خاوری است. برخی همچون ملک الشعرای بهار بر این عقیدهاند که اصطلاح تات در شمال خراسان برگرفته و تغییر یافته اصطلاح"تازیک" یا "تاجیک" است که پس از حمله اعراب به شمال خراسان ابتدا از سوی ایرانیان به اعراب و سپس از سوی اقوام ترک به فارس زبانان اطلاق شده است.
نمونه واژههای تاتی[ویرایش]
در گویشهای:
- اسفروین
- سگزآباد
- شال
در گویش اسفروینی[ویرایش]
برخی از واژههای زبان تاتی به گویش اسفرورین (از توابع شهرستان تاکستان در استان قزوین)[نیازمند منبع]
|
|
|
در گویش سگز آبادی[ویرایش]
برخی از واژههای زبان تاتی به گویش روستای سگزآباد (از توابع شهرستان بوئینزهرا استان قزوین)
|
|
|
|
|
|
|
در گویش شالی[ویرایش]
برخی از واژههای زبان تاتی به لهجهٔ شهرشال (استان قزوین)
|
|
|
|
|
نمونه فعلهای تاتی[ویرایش]
رساندنarasendon رسیدن arasesan افتادن ikatan انداختن ijayntan نشستن neshtan خرد کردن - ریز کردن benjaton بریدن berian ریسیدن reshtan دیدن vintan رفتن shian اجازه دادن - امکان دادن ashtan آمدن omian آوردن aydan |
شیر خوردن از مادر (حیوانات) shet akhardan شیر دادن به بچه حیوانات bochobAndon نگه داشتنن - متوقف کردن nia dashtan خواباندن bokhosondan خوابیدن khotan مردن mardan دوشیدن doshesan دوختن dotan گفتن vaatan زیر دندان خرد کردن bookooroojoston کشتن - ذبح کردن bookooshton ساییده شدن boosoonoston شکستن beshkeston شکاندن shekastan |
ریختن - به زمین ریختن ikardan با دست فشردن boshghAloston شستن shoordan قطع کردن bosAndon قطع شدن - جدا شدن bososton ساییدن - آسیاب کردن bossovoston جا انداختن - در جای خود قرار دادن der antay واژگون کردن agardenesan خاموش کردن ikoshtan پاشیدن opAtan گرفتن igatan نهادن (بر جایی نهادن) nayan گذاشتن به زمین همراه با رها کردن hArengaton گم شدن (غیرقابل پیدا شدن)avir abian |
پرتاب کردن ijayntan عقب افتادن peykaton جلو افتادن pish ikatan در جلوی خود نگهداشتن pishgatan رها کردن sarAdAyan از بین بردن - برانداختن varengatan برگرداندن - بازگرداندن vegardAndon برگشتن vegardoston لیسیدن velishton برداشتن vigiton برگشتن agar desan باد دادن خرمن - افشاندن خرمن voshAndon با دست زیر و رو کردن voshkaloston دریدن - پاره کردن |